گروهی حقیقت کردار، بر غدیر پیمان بستند و گروهی دروغپرداز آن را کتمان نمودند.
بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در روزهای طاقتفرسای امتحان مردان امت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، در این میدان سخت به همآوردی با باطل پرداختند.
اینک فصل ریزش ایمانها و رویش باورهای راستین فرارسیده است، در واپسین روزهای اندوه فاطمه سلام الله علیها، ورق برمیگردد. گویی نه عهدی بوده و نه پیمانی، نه غدیری بوده و نه امیری!
مردان تاریخ مدینه از هم گسسته میگردند. برخی وقیحانه بر پیمان غدیر ریسمان اسارت میآویزند. گروهی به گذشته خویش بازمیگردند و عقدههای دوران پیامبر را با شیوههای جاهلی تلافی میکنند و گروهی عذرتراشی نموده و به گوشهی انزوا ره میسپارند و خود را به بیخبری میزنند.
فاطمه سلام الله علیها فریاد برمیآورد:
واعجباه انسیتم یوم غدیر خم؟ 2
شگفتا! آیا روز غدیر خم را به فراموشی سپردهاید؟
عذر تراشان بهانه میآورند: ای فاطمه، اگر علی خود را زودتر به سقیفه رسانده بود و برای مردم صحبت مینمود، این جماعت منحرف نمیشدند.
زهرا سلام الله علیها به تمام نسلهای تاریخ پاسخ میدهد:
فما جعل الله لاحد بعد غدیر خم من حجة و لا غدیر3
بعد از غدیر، خداوند برای هیچ کس عذر و بهانهای باقی نگذاشت.
منابع:
1- وسایل الشیعه، ج 14، ص 388
2- نهجالحیاة ، ص 38
3- نهج الحیاة ، ص 42